هنر و سینما

10 فیلم که مارتین اسکورسیزی قرار بود بسازد و به نتیجه نرسید


مارتین اسکورسیزی یکی از غول های سینماست. او علاوه بر کارگردانی بعضی از محبوب ترین فیلم های نسل خود، یکی از مهم ترین حامیان حفظ قالب هنری خودش است. از کار و تلاش برای حفظ فیلم های بین المللی کمیاب از طریق پروژه ی سینمای جهانی تا تبلیغ عمومی برای ادامه ی مطالعه استادان قدیمی سینما مثل فلینی و کوروساوا، صنعت فیلم به دلیل تلاش های او غنی تر شده است.

مبارزه ی اسکورسیزی برای سینمای هنری همیشه مخاطبان دلسوزی پیدا نکرده است. او اغلب برای تأمین مالی فیلم هایش مجبور به مبارزه شده و با امتناع از به خطر انداختن بینش خلاقانه، برای خود دشمن ساخته است. زمان زیادی طول کشید تا فیلمسازی جسورانه او چیزی شبیه به یک مخاطب تجاری ثابت پیدا کند، و در دوره ای که تحت سیطره ی پلتفرم های پخش آنلاین است، او گاهی اوقات هنوز در تلاش است تا حامیانی را پیدا کند که مایل به سرمایه گذاری برای اکران های عظیم او در سالن های سینما باشند.

در حالی که تاریخ سینما همیشه اسکورسیزی را دوست خواهد داشت، کشمکش های تجاری او منجر به فهرست عظیمی از پروژه های ساخته نشده شد. هر کارگردانی مجبور است با فیلم هایی که در آخرین لحظه به هم می خورد، دست و پنجه نرم کند، اما تمایل اسکورسیزی به دوری از فرصت های تجاری به نفع پروژه های درونی تر و پیچیده تر، او را بیشتر از سایر فیلمسازان در معرض این مشکل قرار می دهد. پروژه های سینمایی محقق نشده ی او مضامینی را که اسکورسیزی در طول زندگی حرفه ای خود مجذوبشان بوده است، مشخص می کند.

اسکورسیزی مردی نیست که به راحتی تسلیم شود؛ او به ادامه ی چندین و چند ساله ی توسعه ی پروژه های خود و در نهایت یافتن سرمایه گذار برای فیلم هایی مانند «سکوت» (Silence) و «مرد ایرلندی» (The Irishman) پس از سال ها شروع نادرست معروف است. بنابراین، با اینکه این فهرست شامل فیلم هایی است که این سینماگر برنده ی اسکار (اسکاری که خیلی دیر به او دادند) در زمان مورد نظر خودش نساخته است، به این معنا نیست که هرگز قرار نیست ساخته شوند. با ده پروژه ی سینمایی جالبی که اسکورسیزی تا مرز کارگردانی شان پیش رفت، آشنا شوید.

کتاب گشت و گذاری با مارتین اسکورسیزی در سینمای آمریکا اثر مارتین اسکورسیزی نشر اختران

1. بازسازی «بهشت و دوزخ» (High and Low)

آکیرا کوروساوا و مارتین اسکورسیزی

دو فیلم «ترس کیپ» (Cape Fear) و «رفتگان» (The Departed) از پروژه های بازسازی اسکورسیزی است و در اواخر دهه ی 1990 او به فکر بازسازی «بهشت و دوزخ» بود که خوانشی دوباره از تریلر محصول 1962 آکیرا کوروساوا بود. فیلم اصلی داستان تاجری ژاپنی را روایت می کند که از سوی آدم ربایانی، پس از آنکه یکی از دوستان خانوادگی او را برای باجگیری می ربایتند، مورد استثمار قرار می گیرد. آن ها خواستار به دست گرفتن کنترل کارخانه ی کفش این مرد هستند. تولید بازسازی این فیلم چند بار به تعویق افتاد و بعد به فراموشی سپرده شد. در تصویر اسکورسیزی را در کنار کوروساوا می بینید.

2. سیناترا (Sinatra)

فرانک سیناترا و مارتین اسکورسیزی

فیلم زندگینامه ی فرانک سیناترای خواننده که قرار بود اسکورسیزی با بازی لئوناردو دی کاپریو بسازد، یکی از معروف ترین پروژه های ساخته نشده ی سینمایی است که خیلی ها افسوسش را می خورند. سال ها این پروژه به بحث و مذاکره گذاشته شد اما سختی سیناترا در طول این مذاکرات باعث شد پروژه ناتمام باقی بماند. اسکورسیزی در مصاحبه ای در سال 2017 به شکست در به ثمر نرساندن این پروژه اعتراف کرد اما گفت که هنوز دوست دارد قصه ی آن «چشمان آبی پیر» را روایت کند.

3. دینو (Dino)

فرانک سیناترا هم دلش می خواست فیلمی درباره ی دین مارتین، خواننده و بازیگر امریکایی بسازد. او در اواخر دهه ی 1990 با همکاری نیکلاس پیلگی فیلمنامه نویس «رفقای خوب» (Goodfellas ) که پیش نویس اولیه را نوشت، یک فیلم زندگینامه ای به نام «دینو» بسازد. اما این پروژه در نهایت پس از طولانی شدن فرایند تولید نیمه تمام ماند و اسکورسیزی را بر آن داشت تا به جای آن بر روی «گنگسترهای نیویورک» (Gangs of New York) تمرکز کند.

4. اورشلیم، اورشلیم (Jerusalem, Jerusalem)

اسکورسیزی قبل از اینکه توجه خود را به «خیابان های پایین شهر» معطوف کند، سعی کرد «اورشلیم، اورشلیم» را کارگردانی کند، یک درام مذهبی نیویورکی که قرار بود هاروی کیتل در آن نقش خود در فیلم دهه ی شصتی اسکورسیزی «این کیست که بر در من می زند؟» (Who’s That Knocking at My Door) را تکرار کند. این پروژه که احتمالاً در یک مدرسه ی علمیه ی یسوعیان اتفاق می افتاد، در نهایت وقتی تهیه کنندگان موضوع را بیش از حد مذهبی دانستند، متوقف شد. اما اسکورسیزی در مصاحبه ای با مجله ی Relevant در سال 2017 درباره ی این پروژه ی منتفی شده صحبت کرد و در آنجا توضیح داد که این فیلم بر اساس تربیت کاتولیک او و ایده هایش درباره ی دوگانگی انسان شکل گرفته است.

اسکورسیزی در این باره می گوید: «وقتی داشتم بزرگ می شدم آدم هایی را می شناختم و می دانستم چه چیزی را پشت سر گذاشته اند. من می دانستم که آن ها کارهای بدی انجام می دند. با این حال، دیدم که آن ها رنج هم می کشند – آدمی که راهی را برای زندگی اش انتخاب می کند و کارهای بدی هم ازش سر می زند که هنوز هم نسبت به آن ها نجابت دارد.»

5. عیسی مسیح در نیویورک (Jesus in New York)

یک داستان اخلاقی مذهبی مدرن با بازی عیسی مسیح که در نیویورک زندگی می کند، چالشی است که تنها مارتین اسکورسیزی منحصراً شرایط پذیرش آن را دارد. این کارگردان سه فیلم مذهبی ساخته است- «آخرین وسوسه ی مسیح» (The Last Temptation of Christ)، «کوندون» (Kundun) و «سکوت» (Silence) – و اغلب برای الهام گرفتن به دوران کودکی خود در نیویورک روی می آورد. اسکورسیزی در آغاز زندگی حرفه ای خود می خواست با ترکیب این دو علاقه بازخوانی جدیدی از زندگی مسیح را بسازد و نام آن را «عیسی مسیح در نیویورک» گذاشته بود، که البته میسر نشد.

6. مستندی بدون عنوان با همکاری فدریکو فلینی

اسکورسیزی فدریکو فلینی را تحسین می کند و زمانی داشت آماده می شد تا با همکاری مستندی درباره ی هنر تولید فیلم پیش از مرگ این کارگردان بزرگ ایتالیایی در سال 1993 بسازد. در تصویر اسکورسیزی را به همراه ایزابلا روسلینی و فدریکو فلینی می بینید.

اسکورسیزی در این باره می گوید: « اوایل دهه ی 90، متأسفانه، او [قبل از اینکه شروع کنیم] درگذشت، اما ما این امکان را داشتیم که با یونیورسال خوانش مستند او درباره ی تولید را بسازیم.» او یک سری فیلمنامه درباره ی نحوه ساخت یک فیلم داشت. اولش، خود تولید را دارید. بعد بازیگر را انتخاب می کنید، بعد فیلمبردار می‎ آید. او قرار بود از هر کدام یک فیلم فلینی وار بسازد.»

7. یک فیلم زندگینامه ای بدون عنوان درباره ی گروه راک امریکایی «رامونز» (Ramones)

گروه راک امریکایی دهه ی هفتادی «رامونز» یکی از مهم ترین گروه های راک اند رول تمام دوران است که زیرشاخه های جدیدی از موسیقی راک را به وجود آوردند و حتی امروز هم می توان تأثیرشان بر موزیسین ها را مشاهده کرد. زمانی صحبت از این بود که اسکورسیزی، که ساخت مستند درباره ی موزیسین ها یکی از علائق دیگر اوست، فیلمی درباره این پانک راکرهای مهم بسازد، اما از اولین باری که در سال 2014 خبر ساخت این پروژه منتشر شد، اخبار دیگری درباره اش بیرون نیامده است.

8. قلبم را با زانوی زخمی دفن کردم (Bury My Heart at Wounded Knee)

اچ بی او درام تاریخی وسترن «قلبم را با زانوی زخمی دفن کردم» را در سال 2007 پخش کرد، اما در ابتدا قرار بود پیش از آنکه این پروژه به کارگردان کانادایی ایو سیمونو برسد، اسکورسیزی آن را بسازد. او برنامه ریزی کرده بود که از مارلون براندو برای بازی در نسخه ی اقتباسی سینمایی از کتاب غیرداستانی قصه ی بومیان آمریکایی نوشته ی دی براون دعوت کند و اگر این پروژه انجام می شد، اولین باری می شد که این دو با هم کار می کردند.

9. رمان «زمستان فرانکی ماشین» (The Winter Of Frankie Machine)

در مقطعی، اسکورسیزی قصد داشت اقتباسی از رمان «زمستان فرانکی ماشین» اثر دون وینسلو منتشرشده در سال 2006 را کارگردانی کند. داستان درباره ی فرانکی ماکیانو، یک قاتل بازنشسته با پاداشی برای سرش بود. پس از یک سوء قصد ناموفق، فرانکی ماشین تصمیم می گیرد قاتلان خود را، در حالی که از خانواده ی خود محافظت می کند، پیدا کند. وینسلو که یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان جنایی تمام دوران است، دو کتاب خود را با اقتباس سینمایی دیده است، «وحشی ها» (Savages) اثر الیور استون و «مرگ و زندگی بابی زد» (The Death and Life of Bobby Z) به کارگردانی جان هرتسفلد.

10. یک فیلم زندگینامه ای بدون عنوان درباره جرج گرشوینِ آهنگساز

یک فیلم زندگینامه ای موسیقیایی دیگر از اسکورسیزی درباره ی جورج گرشوین که مدت هاست انتظارش را می کشیم. اسکورسیزی بارها قصد داشت داستان این آهنگساز افسانه‎ ای را، ابتدا بر اساس فیلمنامه ای که پل شریدر در دهه ی 80 نوشته بود و بار دیگر سال 1993 در پروژه ای جدا با رابرت دنیرو بسازد. با اینکه ساخت این فیلم ها هرگز محقق نشد، اما اسکورسیزی با تهیه کنندگی موزیکالی با الهام از گرشوین به نام «ریتم جذاب» (Fascinating Rhythm) به کارگردانی جان کارنی که قرار است در آینده اکران شود، تلاش می کند میراث این آهنگساز را زنده نگه دارد.

منبع: indiewire

مجله خبری ای بی سی مگ

ای بی سی مگ یک وب سایت خبری و علمی در حوزه فیلم و سینما، تکنولوژی و لوازم خانگی با جدیدترین اخبارهای این حوزه می باشد. خوشحالیم بتوانیم مطالب مفیدی را برای شما ارائه دهیم.
دکمه بازگشت به بالا